شش راه برای کشف و آزادسازی قهرمان درون – قسمت سوم
چیزی که فعلاً مهم است، توجه شما به وجود چنین قهرمانی در درونتان است؛ قهرمانی که در سرمای قطبی ذهنتان! به خواب زمستانه فرو رفته و اکنون باید بیدار شود. وقتی پوستاندازی کنید، و از شرّ “خود معمولیتان” رها شوید، قهرمان درونتان فرصت خودنمایی پیدا میکند و آنگاه است که شما یک زندگی قهرمانانه را تجربه خواهید کرد. از زندگی قهرمانانه که نمیترسید؟!
اما چطور باید قهرمان درون را از خواب زمستانه بیدار کرد؟ مدرسه تعالی رویای آینده یک تکنیک خاص ـ تکنیک “داستانگویی” ـ را برای این منظور ابداع کرده است. شش توصیهی زیر نیز میتواند در کشف و آزادسازی قهرمان درونتان موثر باشد:
نیچه، فیلسوف شهیر آلمانی، میگفت: “در درون هر فرد معمولی یک قهرمان وجود دارد که منتظر کشف شدن است.” و ما اعتقاد داریم که در درون هر فرد معمولی یک “قهرمان ـ رهبر” وجود دارد که منتظر کشف و پرورش است. قهرمان درون شما “خود حقیقی” شما است؛ همان گوهر اصیل درونتان.
پیامبر اکرم (ص) میگفت: “مردم معدنند، معادنی چون طلا و نقره” و کسی بایست که این معادن را کشف و استخراج کند. قهرمان درون شما همان طلای ناب درونتان است که برای آن داستان جذابی هست که در فرصتی دیگر برایتان نقل میکنم (انشاءالله)
- هم اکنون با ترسهای خود روبرو شوید.
افراد معمولی قهرمان درونشان را به شدت سرکوب میکنند. میدانید چرا؟ چون از قهرمان شدن و زندگی قهرمانانه در هراسند! میدانم که صحبت کردن در این باره آسانتر از عمل به آن است. اما تا وقتی با ترسهایتان روبرو نشوید، قهرمان درونتان همچنان در زندان قطبی ذهنتان در خواب خواهد ماند. همهی ما با موفقیتهایی کم و بیش ترسآور روبرو میشویم. اما سخن این است که چرا در اینگونه مواقع، شما باید روی صندلی عقب بنشینید و به فرد دیگری اجازه دهید تا ماشین زندگی شما را به حرکت درآورده و هدایت نماید؟ شما در چنین لحظههایی باید با خود بگویید: برو انجامش بده؛ ترس چکاره است؟
اگر من این کار را انجام ندهم، پس چه کسی باید آن را انجام دهد؟ در این گونه مواقع، ترس را با لگد از خود دور کنید. شما توانایی انجام کارهای بزرگ را دارید و هرکاری که انجام دهید، بهتر از تغذیه و پرورش غول ترس است!
- آتش درونتان را شعلهور کنید.
آتش اشتیاقی که قهرمان درونتان آن را روشن نگاه داشته، اینک به شعلهی کوچکی تبدیل شده و به زحمت سو سو میزند. به قهرمان درونتان اجازه دهید تا این آتش را شعلهور نموده و جهانی را روشن کند. بسیاری از اوقات شور و شوق درونی یک فرد، وقتی به عزم روحی تبدیل میشود، ممکن است بتواند به تنهایی جهان را کاملاً تغییر دهد و اگر هم نتواند، مطمئناً قادر خواهد بود تا درک جهانیان را از امور تغییر دهد. چرا اگر قرار است اشتیاق قهرمان درون یک انسان، دنیایی را تغییر دهد، آن انسان شما نباشید؟! بگذارید قهرمان درونتان پا به عرصه بگذارد، تا میتواند بر جهان و جامعهی ما تاثیر مثبت بگذارد. راه را برای این کوه آتشفشان باز کنید و شور و شوق نسبت به زندگی و آینده را در درونتان روشن نگه دارید. قهرمان درون شما منتظر است تا بدرخشد و با ظهوری پرتلالو، جهانی را روشن کند.
- با گذشتهتان کنار بیایید.
بسیاری از ترسهای ما ریشه در گذشتهی ما دارند. برای مثال، شما پس از گذرانیدن یک فرآیند خودشناسی عمیق، دریافتهاید که قهرمان درون شما در زمینهی داستاننویسی توانایی بالایی دارد، اما در دوران مدرسه تجربهی تلخی از نوشتن داشتهاید ـ داستانی را نوشته و در کلاس برای بچهها خوانده بودید و با تمسخر و استهزای آنها و یا حتی معلمی که نمیدانسته باید چگونه با شما برخورد کند، روبرو شدهاید. متاسفانه، ذهن ما این گونه تجربیات تلخ و منفی را به سختی فراموش میکنند، و هرگاه قهرمان درون ما میخواهد سرک بکشد و گامی بردارد، ذهن ما آن خاطرات تلخ را یادآوری میکنند. تا زمانی که نیاموزید که چگونه با این مسائل برخورد کنید، قهرمان درونتان همچنان خفته باقی میماند.
- استعداد ویژهی قهرمان درونتان را کشف کنید.
از خود بپرسید علاوه بر شور و شوق درونی ـ استعداد منحصر به فرد من در چیست؟ همهی ما حداقل یک استعداد منحصر به فرد ـ یا استعداد طلایی ـ داریم که در آن از دیگران برتر هستیم. استعداد شما در چیست؟ در زمینهی سخنرانی، در زمینهی مدیریت و رهبری، در زمینهی کارآفرینی، در زمینهی علم و فناوری، در زمینهی منتورینگ، در زمینهی تعلیم و تربیت فرزندان شایسته؟ شما علاوه بر استعداد طلاییتان، چند استعداد نقرهای (یا تکمیلی) هم دارید، که آنها را هم باید کشف کنید. این استعدادها عطیههای الهی شما هستند تا به کمک آنها به خود و دیگران یاری رسانید.
تصور کنید، وقتی قهرمان درونتان پرورده شود، بر چه افراد و زندگیهایی تاثیر مثبت خواهید گذاشت.
- گام اول را بردارید.
ترسهای خود را شناختهاید. میدانید در گذشته چه تجربیات تلخی داشتهاید و یاد گرفتهاید که چگونه با آنها کنار بیایید. آتش درونتان را شعلهور و استعدادهایتان را کشف کردهاید (در دورهی تعالی فردی شما هم قهرمان درونتان را کشف میکنید، هم استعدادهایتان را). اینک باید نخستین گام را بردارید. بگذارید باورها و نگرشهای محدودکنندهتان بدانند که امروز روز کیست و کنترل در دست چه کسی است. دیگر جایی برای ترس، کمبود اعتماد به نفس و یا سرکوب قهرمان درون وجود ندارد. شما آمادهاید که با شاخ گاو ـ با ترسهایتان ـ در افتید. اگر هنوز چیزی هست که قهرمان درونتان را به سکوت وادار میکند، آن را کنار بزنید. از حاشیهی امن و آرام خود بیرون بیایید و تلاش کنید تا برای تعالی یا نجات کسی یا چیزی کاری انجام دهید. قهرمان درونتان آمادهی اقدام است.
- آینده شما را فرا میخواند.
چرا باید قهرمان درونتان خاموش بماند؟ بگذارید قهرمان درونتان ظهور کند و مردم بدانند که شما اینجا هستید، شجاع و هدفمند و قوی. وقتی شجاعت را با توکل به خداوند متعال عجین کنید، آینده از آن شما خواهد بود و هیچ چیزی نمیتواند شما را متوقف کند. هیچ محدودیتی نخواهد بود و هیچ کاری نیست که شما با قهرمان شنلپوشتان از پس آن برنیایید. پس بدانید که هرگاه شجاعت کافی برای آزادسازی قهرمان درونتان را یافتید و او توانست اولین گامها را بردارد، آینده منتظر گامهای بیشتر و بیشتری از سوی شما خواهد بود. آینده منتظر قهرمانهایی است که جامعهی ما را به سوی تعالی سوق دهند و قهرمان درون شما قطعاً یکی از آنهاست.
دیدگاهتان را بنویسید